ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مرحوم فشندی تهرانی می گوید :
در مسجد جمکران اعمال را به جا آورده ،به همراه همسرم بر می گشتم .در راه ،آقایی «
نورانی را دیدم که داخل صحن شده ،قصد دارند به طرف مسجد بروند.
با خود گفتم :این سید در این هوای گرم تابستان تازه از راه رسیده ]و حتماً[تشنه است.به
طرف سید رفتم وظ رف آبی را به ایشان تعارف کردم . ]سید ظرف آب را گرفت نوو شید [ و
ظرف آن را برگرداند در این حال عرضه داشتم :آقا شما دعا کنید فور ج امام زمان را از خدا
بخواهید تا امر فرج ایشان نزدیک شود !
آقا فرمودند :
. » شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ،م ا را نمی خواهند. اگر بخواهند ،دعا می کنند فو رج ما می رسد «
این سخن را فرمود توا نگاه کردم کسی را ندیدم. فهمیدم که وجود اقدس امام زمان )عجل الله تعالی فرجه(را زیارت کرده ام وح ضرتش ،امر به دعا کرده
منبع: شیفتگان حضرت مهدی )عجل الله تعالی فرجه الشریف( -ن وشته :احمد قاضی زاهدی - جلد 1 - صفحه 111 » است
واقعا شنیدن این مطلب از مولایمان بسیار دردناک است که ایشان فرمودند که ما ایشان را حتی به اندازه ی آب خوردن هم نمی خواهیم.. درست است ؛ می دانیم که
ما منتظر واقعی نبودیم ؛ اما این را می دانم که هر صبح جمعه در دعای ندبه با چشمان گریان میگوییم :
مَتی نَنتَقِعُ مِن عَذبِ مآئِکَ فَقَد طالَ الصََّدی
آری مولای مهربانم ، کی از چشمه ی آب زلال تو بهره مند می شویم که تشنگی به درازا کشید...